زمزمه عاشورایی - عصر عاشورا
ذوالجنـاح بیقـرار ، لحظـهای بنگر به حالم
دیدهات شد اشکبار ، در جواب این سئوالم
در کجا افتاده است ، آن وجـود نازنین؟
الظلّمیـه مـی کشی ، می زنی پا بر زمین
ساعتی نگذشته است ، رفته آن شیرین شمایل
بـا عزیـز مـا چـه کرد ، عاقبت این قوم قاتل
راکبت ای ذوالجنـاح ، تشنـه بـود آیا بگو
کس به او رحمی نکرد ، کس نداد آبی به او
مـرکب افتـاد از نفس ، در نگاهش بیقـراری
یالهایش غرقه در خون ، گریهاش آئینه داری
نازنینـان حـرم ، گرد او شیون کنان
کربلای ناله بود ، حالت آن بی زبان
_____
سبک زمزمه را از اینجا دریافت کنید
- ۰ نظر
- ۰۱ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۱۹