084 - نوحه و سبک
زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها
اگر امشب قافله برود ، من بمانم و این لالهگون صحرا
کنـم گریه از برای پدر ، تا سحر به بر مادرم زهرا
روان سوی شام ویرانم ، خداحافظ ای پدرجانم
اگر دشمن روی نعش پدر ، تازیانه زند بر تن زارم
ز رگهـای پاره پاره ی او ، لحظهای لب را بر نمیدارم
روان سوی شام ویرانم ، خداحافظ ای پدرجانم
کنـار ایـن پـاره پاره بـدن ، من دل همه را غرق خون کردم
که با خون حلق خشک پدر ، روی نیلی خود لالهگون کردم
روان سوی شام ویرانم ، خداحافظ ای پدرجانم
اگـر دستـم شد جدا ز تنت ، دل جدا نشود از تو ای بابا
روم کوفه تا به گرد سرت ، بشکند سرم از سنگ دشمنها
روان سوی شام ویرانم ، خداحافظ ای پدرجانم
عدو نگذاشت تا در این یم خون ، ناله سر دهم و در برت گیرم
روم پشـت خیمـه بـار دگـر ، بوسـه از گلوی اصغرت گیرم
روان سوی شام ویرانم ،خداحافظ ای پدرجانم
ببین بابـا عـازم سفرم ، خون شده جگرم از برای تو
بگو دشمن مهلتم بدهد ، تا که گریه کنم در عزای تو
روان سوی شام ویرانم ، خداحافظ ای پدرجانم
اثر استاد غلامرضا سازگار
_____
سبک نوحه را از اینجا دریافت کنید
- ۹۱/۰۱/۰۱