سه نمونه واحد سبک (واحد نوس) مربوط به نهم محرم
_____
ناگهان
بازوی آب آور تو می ریزد
مشک می
ریزد و چشم تر تو می ریزد
مژهای
تو خودش لشگری از طوفان است
تیر را
چون بکشم ، لشکر تو می ریزد
دیدم
از دور که با نیزه بلندت کردند
بی سبب
نیست که بال و پر تو می ریزد
گیرم
امروز ببندم به سرت پارچه ای
صبح
فردا روی نیزه سر تو می ریزد
بهترین
کار همین است که دستت نزنم
دست من
گر بخورد پیکر تو می ریزد
شده
اندازه ی قاسم ز چه رو پیکر تو
قد و
بالای تو دور و بر تو می ریزد
مادرم
مادر تو ، مادر تو مادر من
گریه ی
مادر من ، مادر تو می ریزد
سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید
_____
چشم کردند حسودان قمرم را ، چه کنم
این بلایی که غم آورده سرم را چه کنم
تو شکستی ، همه جای تن من تیر کشید
تو بگو پشت و پناهم ، کمرم را چه کنم
نیمهی جان من از داغ پسر رفت ز دست
نیمه جانی است و این مختصرم را چه کنم
از خدا بی خبران تیر به مشکت زده اند
عطش اصغر خونین جگرم را چه کنم
من چگونه بدنت را ببرم تا خیمه
خنده و هلهلهی دور و برم را چه کنم
بعد تو فاتحهی چادر و معجر خوانده است
همه رفتند و تو رفتی و حرم را چه کنم
سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید
_____
خواستم
آب آورم سوی حرم ، اما نشد
آبرو
ریزی شد و سقای تو سقا نشد
من
تلاش خویش کردم ، تیر نامردی نمود
آنچان
چشم مرا بست که دیگر وا نشد
در
میان هلهله ، صوتی حزین آید بگوش
گوئیا
کس یاورم جز مادرت زهرا نشد
او صدا
زد "یا بنیّ" ، من به تو گفتم اخا
این
اجازه نامه جز با دست او امضا نشد
-
اینکه
در سینه خود داغ برادر دارد
نتواند که سر از سینه تو بر دارد
می کشی پا به زمین و کمرم می شکند
کمی آرام ، به بالین تو مادر دارد…
می کشد تیر ز چشمان تو با دست کبود،
وای این تیر چرا هیبت خنجر دارد
تیرها با همه قامت به تنت جا شده اند
وای بر من چقدر پیکر تو پر دارد
چه شده با سرت از ضربه سنگین عمود ؟
بین ابروی تو سخت است ترک بردارد
چار کنج علم و یپکر و دست و مشکت
وسعتی هست که این کعبه ی اطهر دارد
پنجه ای که ز دو سر تیغ به دستت زده اند
حال آماده شده ، نیت معجر دارد
ای رشید حرمم ، بی تو حرم غارت شد
آخر این خیمه ی دل سوخته دختر دارد
سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید
***
مطالب مرتبط:
واحد اول محرم ، واحد دوم محرم ، واحد سوم محرم ، واحد چهارم محرم ، واحد پنجم محرم