سه نمونه واحد سبک (واحد نوس) مربوط به هفتم محرم
_____
باغبان برگشت و در آغوش ،
یاس پرپرش
دل غمین از اینکه شد
پاره گلوی اصغرش
با چه رویی طفل خود را
سوی خیمه آورد
این مصیبت را رباب هرگز
نگردد باورش
تا حسین آمد همه از خیمه
بیرون ریختند
از علی اصغر ، سراغ آمد
بگیرد ، خواهرش
بیشتر شرمنده می شد ،
خوب شد عباس نیست
خوب شد این صحنه را دیگر
ندید آب آورش
گفت زینب زود طفلت را مبر
در زیر خاک
تا وداع با او نماید مادر
غم پرورش
-
گریه
ها حلقه شدند پا به رکابش کردند
دست ها
چنگ زنان مرد ربابش کردند
مادر
تشنه ی شش ماهه ، خود اقیانوس است
ربِّ آب
است و در این جلوه سرابش کردند
بی زره
آمده از بسکه شهامت دارد
کس
حریفش نشد و زود جوابش کردند
تیر
مرد افکن بر طفلک شش ماهه زدند
یعنی
اندازه ی عباس حسابش کردند
زودرس
بود ، بزرگ همه ی قوم شدن
چون خدا
خواست ، بدین شیوه خضابش کردند
سر شب شیر
نمی خورد ، نمی خفت علی
این که
خوابیده ، گُمانم که عتابش کردند
شورِ چشم
تر او داشت اثر می بخشید
کوفیان
هلهله کردند و خرابش کردند
باخت چون
سر ، به تراش نوک نی منزل کرد
این نگین
را ز درون برده ، رکابش کردند
بعد از
این خاک سر هرچه ثواب است که قوم
هر چه
کردند به شه ، بهر ثوابش کردند
نخریدند
دله سوخته ی سلطان را
لیک اصغر
جگری داشت که آبش کردند
سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید
_____
باز کن بابا دو پلک پرپرت را بیشتر
جان بده نیمه نگاهه آخرت را بیشتر
تاولِ رویت ، لبِ خشکت ، زبانِ کوچکت
این سه سوزانده من ِ غم پرورت را بیشتر
بی رجز دیدم سپاهی را پریشان میکنی
خم شدم بوسم لب شعله ورت را بیشتر
ناگهان دیدم که خونت میچکد از چهره ات
غرق خون کردند از تو سنگرت را بیشتر
خوب فهمیدم چرا وقتی گلویت تیر خورد
جمع کردی در بغل بال و پرت را بیشتر
حنجرت نه ، استخوان های گلویت داغ شد
داغی اش سوزاند چشمان ترت را بیشتر
میکشم تیر از گلویی که به مویی بند ماند
گرچه میترسم بپاشد حنجرت را بیشتر
سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید
_____
آخرین سرباز لشگر راهی از
گهواره شد
درمیان خیمه ها یک مادری آواره شد
این پسر را هم چو مادر بی هوا زد ، دشمنش
تا حسین بر خویش آمد ، دید حنجر پاره شد
از طریق آمدن پیداست از شرمندگیش
بسته بر روی امیر عشق راه چاره شد
سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید
***
مطالب مرتبط:
واحد اول محرم ، واحد دوم محرم ، واحد سوم محرم ، واحد چهارم محرم ، واحد پنجم محرم