سه نمونه واحد سبک (واحد نوس) مربوط به چهارم محرم
_____
نام
زهرا اذن میدان می دهد
رخصت کوی شهیدان می دهد
هر که نام فاطمه بر لب کند
اقتدا بر سیره ی زینب کند
چون که زینب شد ز یاری نا امید
سیره ی بابای خود را برگزید
مرتضی با نام زهرا زنده بود
با ولای فاطمه رزمنده بود
رمز او چون ذکر یا زهرا شود
زینب اینجا ، زینت بابا شود
لحظه ای رزمندگی نوگلان
کرد یاد مادر رزمندگان
یک توسل در میان خیمه داشت
یک توکل در مسیر جبهه داشت
نوگلان خویش را تشجیع کرد
نور را در قلبشان توزیع کرد
هر دلی را شور و شینی می شود
از دم زینب ، حسینی می شود
چون دل افسرده شان را زنده ساخت
از دو آقازاده ، دو رزمنده ساخت
یاد تعلیمات اکبر کرد و بعد
فکر تجهیزات آخر کرد و بعد
شعله بر بال و پر پروانه زد
گیسوی رزمندگان را شانه زد
ناگهان در دستشان شمشیر داد
گوییا طعمه به دست شیر داد
بچه شیران علی را پیش خواند
آخرین راز و نیاز خویش خواند
آخرین فصلی که مادر داد درس
رمز یا زهرا به طفلان بود و بس
نام زهرا اذن میدان شد کنون
درس آخر بود با عشق و جنون
گفت هرگز بر نمی تابید ننگ
برنمی گردید از میدان جنگ
رزمشان را کرد از خیمه رصد
با دعا می داد بر آنان مدد
رزمشان را گاه تحسین می نمود
پیچ و تاب تیغشان را می ستود
هرطرف رزم و رجز انگیختند
چند گردان را به هم می ریختند
گاه عون از خود حماسه آفرید
گاه محمد تیغ بر جان می خرید
صیحه ی "نعم الامیر" احساس شد
بانی تشویقشان عباس شد
لشکر کوفه چو عاجز شد ز رزم
حربه دیرینه اش را کرد عزم
دور زد مه پارگان جبهه را
در عزا بنشاند ناگه خیمه را
دید مادر آن دو نور دیده را
هر دوتا نعش ز هم پاشیده را
گفت ای هستی فدایت ، یا حسین
نو غلامان فدایت ، یا حسین
-
این دو
سرباز جوان رزم آورند
هر دو
ابن الجعفر ِ ذوالحیدرند
دو "وجیها
عند ربک" ، دو عزیز
میوه ی
دل ، نور چشم حیدرند
دو
چکیده آیه ی قرآن حق
دو اثر
از مکتب پیغمبرند
این دو
مشتاق صعود آسمان
در
حقیقت بال های جعفرند
"تُنفقوا مِمّا تُحبون" منند
گر چه
هر دو ریزه خوار اکبرند
وارث
اسماء و زهرایند ، آه
یادگار
گلشنی نیلوفرند
می
خورم سوگند بر اشک رباب
پیشمرگان
علی اصغرند
با همه
لب تشنگی ، بنگر اخا
با
شهامت قلب لشکر می درند
گو
علمدارت ببیند رزمشان
هر دو
شاگرد امیر لشگرند
تا که
قتل تو عقب افتد اخا
تیر ها
را بر سر و جان می خرند
تو به
فکر من ، ولی من فکر تو
عاشقان
دلواپس یکدیگرند
گر که
افتادند بر روی زمین
جسمشان
بگذار ، گر چه پرپرند
زحمتِ تا خیمه آوردن نکش
این دو عاشق ، فانیان
دلبرند
در
میان کوفه تا بازار شام
روی
نیزه حافظان مادرند
گرچه
ناقابل ولی از لطف تو
آبروی
زینبت در محشرند
-
دوست
دارم این دو گل را نذر چشمانت کنم
بیش از
این چیزی ندارم تا که احسانت کنم
این دو
کودک جای خود ، من نیز قابل نیستم
خاک
پایت گردم و جان را به قربانت کنم
گفته
ام از پهلوی بشکسته نامی آورند
تا مگر
راضی به اذنِ این دو طفلانت کنم
شانه بر
مو ، سرمه بر چشم و حمایل بسته اند
مستشان
با گفتن ذکر حسین جانت کنم
من
خجالت می کشم از خیمه ها آیم برون
نیستم
راضی که یک لحظه پریشانت کنم
داغ
اکبر ، داغ های دیگرم برده زیاد
من فقط
گریه بر آن خورشید تابانت کنم
سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید
_____
کودکانی عاشق و دلداده
پروردم ، حسین
تا جوان گشتند قربان تو آوردم ، حسین
شیرشان دادم که شیر کربلای تو شوند
هر دو را نذر علی اکبرت کردم ، حسین
گر چه نا قابل ترین هدیه ، دو طفل زینبند
اذن تو درمان بود بر قلب پر دردم ، حسین
داغ این دو پیش مظلومی تو هیچ است ، هیچ
من پریشان تو ، بین قوم نا مردم ، حسین
کودکانم جای خود ، گر رخصتی بر من دهی
سینه و پهلو سپر ، دور تو می گردم ، حسین
غیرت این دو ز جنس غیرت سقای توست
هر دو را رزمنده ی راه تو پروردم ، حسین
در وجود این دو صبر و طاقت این درد نیست
بنگرند از کینه نیلی چهره ی زردم ، حسین
سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید
_____
هاجر کرب و بلایم یا
حسین
این دو نذری منایم یا
حسین
این دو اسماعیل من
قربانی ات
تو مکن محروم از این مهمانی
ات
این قدر بازی مکن با جان
من
نذر خون اکبرت ، طفلان
من
هدیه آوردم برایت یا حسین
هستی زینب فدایت ، یا حسین
دو علمدار دلیر آورده ام
یا اخا دو بچه شیر آورده
ام
بال های جعفر آوردم ، حسین
بازوان حیدر آوردم ، حسین
تا شوم در نزد زهرا رو
سفید
رخصتی ده که شوم "ام شهید"
غم مخور گریانِ این گلها
شوم
تازه مثل نجمه و لیلا شوم
غم ندارم این دو گل پرپر
شوند
پیشمرگان علی اصغر شوند
دوست دارم یا اخا این بچه
ها
در پی ات باشند روی نیزه
ها
سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید