میاندار

جهت احیای مجالس اهل البیت علیهم السلام به شیوه سنتی

جهت احیای مجالس اهل البیت علیهم السلام به شیوه سنتی

میاندار

بهره برداری بدون ذکر منبع هم مجاز است

۹۶ مطلب با موضوع «نوحه و سبک» ثبت شده است

زبانحال امام سجاد علیه السلام

در کرب و بلا دشمن آتش زده بر باغم

در دشت شقایق‌ها من لاله‌ی صد داغم

کـو باغ من و گلخانـه‌ی من

کو شمع و گل و پروانه‌ی من

مـن حامـل پیغامم ، عازم به سوی شامم

 

از کرب و بلا تا شام سهم من اسارت شد

با دیده‌ی خـود دیدم بـر عمه جسارت شد

ایــن رسـم پذیرایـی نَبْـوَد

زینــب کـه تماشایـی نَبْـوَد

مـن حامـل پیغامم ، عازم به سوی شامم

اثر استاد علی انسانی

_____

سبک نوحه را از اینجا دریافت کنید


مجلس یزید لعنة الله

ای چـراغ سحـرم ، هـوش بردی ز سرم

تـو مـرا مـی‌نگری ، مـن تـو را می‌نگرم

من نگویم که غم کرب و بلا کشت مرا

صوت قرآن تو در طشت طلا کشت مرا

یا اخا خواهر تو ، به فدای سر تو

 

ای به خون شسته مدام ، ای تو خورشید رهم

مجــلس شــام شــده ، گــودی قتــلگهم

مـن کـه در طشت طلا بر تو نگه دوخته‌ام

اشـک چشمـان تــو را دیـده‌ام و سوخته‌ام

یا اخا خواهر تو ، به فدای سر تو

 

مثــل شمـع شب تــو ، آب شـد زینـب تو

خیــزران جــای نبـی ، بوسـه زد بر لب تو

ای که پیشانی تـو در ره محبـوب شکست

گنهت چیست که دندان تو را چوب شکست

یا اخا خواهر تو ، به فدای سر تو

 

ریـزم از دیده گلاب ، شدم از داغ تـو آب

تـو کجـا طشت طلا ، مـن کجا بزم شراب

اشک در طشت طلا می‌چکد از دیده‌ی تو

چـوب هـم گریـه کند بر لب خشکیده تو

یا اخا خواهر تو ، به فدای سر تو

 

بحر احساس کجاست ، أشجع الناس کجاست

سـر پاک تـو بـه طشت ، سر عباس کجاست

اکبـرت کـو کـه ز غـم جامه ی جان چاک کند

خـاک و خـون از رخ نورانـی تـو پـاک کند

یا اخا خواهر تو ، به فدای سر تو

 

شامیـان بــی دردند ، همگـی نامــردند

دیـده بگشـا و ببین ، چـه بـه مـا آوردند

دل اولاد تـو را یکسره خستنـد حسین

ده نفر را به یکی سلسله بستند حسین

یا اخا خواهر تو ، به فدای سر تو

 

شامیان بد سیرند ، از خدا بی خبرند

دختـرت را مـگذار ، به کنیزی ببرند

چنــد آزار بــه مـا در ملاء عــام دهند

در حضور تو به ما این همه دشنام دهند

یا اخا خواهر تو ، به فدای سر تو

اثر استاد غلامرضا سازگار

_____

سبک نوحه را از اینجا دریافت کنید


زبانحال امام سجاد علیه السلام

به تاب و تعبم من ، ز غم لبالبم من

اگر که زنده ماندم ، رهین زینبم من

منم یوسف زهرا ، که مانده‌ام به صحرا

واویلا واویلا ، واویلا واویلا ، واویلا واویلا

 

منـم غریـب شهـری ، کـه آشنـا ندارد

کسی جز غل و زنجیر ، به من وفا ندارد

منم یوسف زهرا ، که مانده‌ام به صحرا

واویلا واویلا ، واویلا واویلا ، واویلا واویلا

 

اگــر مــرا نکشتند ، نـه اینکه داد امانم

عدو گمان نمی‌کرد ، که من زنده بمانم

منم یوسف زهرا ، که مانده‌ام به صحرا

واویلا واویلا ، واویلا واویلا ، واویلا واویلا

 

چنان عدو دو پایم ، بـه زیـر ناقـه بسته

که دانه‌های زنجیر ، به استخوان نشسته

منم یوسف زهرا ، که مانده‌ام به صحرا

واویلا واویلا ، واویلا واویلا ، واویلا واویلا

 

به عمه بس جفا شد ، چو ماه نو دو تا شد

شـد آنگونـه هلالی ، کـه انگشت نما شد

منم یوسف زهرا ، که مانده‌ام به صحرا

واویلا واویلا ، واویلا واویلا ، واویلا واویلا

اثر استاد علی انسانی

_____

سبک نوحه را از اینجا دریافت کنید


کوفه و شام

از کنـار بـاغ گـل ، باغبـان را می‌برند

غنچه‌ها را چیده‌اند ، بلبلان را می‌برند

زین غم گرفته سامان ، رفتم به چشم گریان

حسین ، حسین ، حسین جان

 

سرپرستـی مـی‌کنم ، کاروان ناله را

یادگاری می‌برم ، برگ‌های لاله را

این من و این اسیران ، این تو و این شهیدان

حسین ، حسین ، حسین جان

 

ای بهار آرزو ، در خزان دیدم تو را

در وداع آخرین ، تا که بوسیدم تو را

بــوی خــدا شنیدم ، از آن گلـوی عطشان

حسین ، حسین ، حسین جان

 

پیکـر صـدپاره‌ات ، در بیابــان مانده است

یوسف زهرای من ، بین گرگان مانده است

رفتم من و دل من مانده در این بیابان

حسین ، حسین ، حسین جان

 

ای بـرادر نیستـم ، مـن رفیق نیمه راه

با سرت در این سفر ، می‌روم از قتلگاه

روزی به شهر کوفه ، روزی به شام ویران

حسین ، حسین ، حسین جان

 

خطبــه ی مــن کوفـه را ، غـرق حیرانـی نمود

گرچه او با سنگ و چوب ، از تو مهمانی نمود

کـه دیـده تا بخواند ، سـرِ بریـده قـرآن؟

حسین ، حسین ، حسین جان

 

بس که داغت برده است ، دل ز دستم یا حسین

مـن بـه پـای نیـزه‌ات ، سـر شکستم یا حسین

جای تعجبی نیست ، زینب اگر دهد جان

حسین ، حسین ، حسین جان

 

چون شبـی کردم نظر ، ناگهانی سوی نی

من سر شش ماهه را ، دیده‌ام بر روی نی

خـدا کنـد نبینــد ، آن را ربـاب نــالان

حسین ، حسین ، حسین جان

 

تــا بــه کوفــه آمــدم ، بارهــا مــن مـرده‌ام

بس که سختی دیده‌ام ، بس که سیلی خورده‌ام

ترسم که با قیامم ، عمرم رسد به پایان

حسین ، حسین ، حسین جان

اثر استاد سیدرضا موید

_____

سبک نوحه را از اینجا دریافت کنید


مجلس یزید لعنة الله

دیــدی آخــر شکست در دنــدان من

ای یزیــد ایــن نبــود اجـر قرآن من

تا ز چوبت شد ، لب من نیلی

دخترم می‌زد ، به رخش سیلی

أنا ثارالله ، أنا ثارالله

 

لب خشکیـده و چــوب دشمـن کجا

طشت و جـام و مـی و صورت من کجا

چوب خود بردار ، ظالم از این لب

کـه مـرا کشتـه ، نگـه زینب

أنا ثارالله ، أنا ثارالله

 

نیــزه و خنجـر و تیـغ و تیر و سنان

سنـگ و خاکستـر و چـوب و زخم زبان

بعد پیغمبر ، قسمت ما شد

به خدا پامال ، حرمت ما شد

أنا ثارالله ، أنا ثارالله

 

اشک و خـون ریـزد از روی نورانیم

بــا تــو گویــد سخـن زخـم پیشانیـم

من که در حال ذکر محبوبم

از چه ای ظالم ، می‌زنی چوبم

أنا ثارالله ، أنا ثارالله

 

این سـر غرقـه خون زخمی کربلاست

مـادرم فاطمــه پــای طشت طـلاست

داغ دل روی داغ او مگذار

خیزرانت را ، از لبم بردار

أنا ثارالله ، أنا ثارالله

اثر استاد غلامرضا سازگار

_____

سبک نوحه را از اینجا دریافت کنید


کوفه و شام

اشکم به دیده ، بر دل شراره

دارم به نیزه ، ماه و ستاره

ای ماه تابان ، مظلوم حسین جان


از کربلا تا دروازه ی شــــام

دلجویـی‌ام شد ، سنگ لب بام

ای ماه تابان ، مظلوم حسین جان


وقتـی بـه مقتل ، خـود را رسانـدم

هـم گریـه کـردم ، هـم روضـه خواندم

ای ماه تابان ، مظلوم حسین جان


هــر دم فـزون شـد ، داغ دل مـن

کنــج خرابـــه ، شـــد منــزل مـــن

ای ماه تابان مظلوم حسین جان


در کنــج ویـــران ، بـــا آه و ناله

دیــدم بـــه چشمــم ، داغ ســه سالـه

ای ماه تابان ، مظلوم حسین جان


بــه جــرم آن کـــه ، یکتـــا پرستم

در غــل و زنجیــر ، بستــه دو دستــم

ای ماه تابان ، مظلوم حسین جان

_____

سبک نوحه را از اینجا دریافت کنید


کوفه و شام

شامیان شرم کنید ، دور ما صف نزنید

پـای راس شهـداء ، اینقدر کف نزنید

زینـب و کوچــه و مــلأ عام کجا؟

ما کجا شام کجا؟ ما کجا شام کجا؟


از چه بر دامن خـود ، لکه ننگ زدید

جای گل بر سر ما ، اینقدر سنگ زدید

عترت احمد و طعن و دشنام کجا؟

ما کجا شام کجا؟ ما کجا شام کجا؟


کی گمان بود شود ، این چنین خون دل ما

هیجـده سـر فکنـد ، ســایه بـر محمل ما

ستــم و کینــه و دیــن اســلام کجـا؟

ما کجا شام کجا؟ ما کجا شام کجا؟


سنگ اگر بـر سر ما ، از سر بام زدید

از چه سیلی به رخ ، طفل ناکام زدید

سیلـی و صـورت طفل ناکام کجا؟

ما کجا شام کجا؟ ما کجا شام کجا؟


سر ناموس حق و سنگ بیگانه کجا؟

دختــر فاطمـه و خـاک ویرانه کجا؟

دامـن غـربت و روی ایتــام کجا؟

ما کجا شام کجا؟ ما کجا شام کجا؟

اثر استاد غلامرضا سازگار
_____

سبک نوحه را از اینجا دریافت کنید


کوفه و شام

کوفیـــان بی‌وفــا ، آرام و خامــوش

تــا بــه قــرآن حسین خود دهم گوش

هر کجا لب واکنم ، غـوغا کنم من

تو ز نی قرآن بخوان ، معنا کنم من

ای امیر کاروان ، یا اخا قرآن بخوان


جــای همــدردی و جـای یاری من

سنـگ کیـن گردیـده مــزد قــاری من

آنچنان با صوت خود بردی ز من دل

کــه زدم پیشانـی خـود را به محمل

ای امیر کاروان ، یا اخا قرآن بخوان


ای هـلال یـک شبـه کردی هلالم

مــن الـف بـودم ولـی کـردی تـو دالم

یـا بـرو رخسـار خونینت نبینم

یا بیا یک گل ز روی تو بچینم

ای امیر کاروان ، یا اخا قرآن بخوان

_____

سبک نوحه را از اینجا دریافت کنید


کوفه و شام

ای روی گلگـون خـدا ، خودنمایی کن

قرآن بخوان ، قرآن بخوان ، دلربایی کن

حسین حسین حسین ، ابی عبدالله

 

از زینبت دل می‌بــرد ، لحـن شیرینت

گشتـه زیارتگـاه مـن ، حلــق خــونینت

حسین حسین حسین ، ابی عبدالله

 

از نوک نی بر دخترت ، یک تبسم کن

هـم بهـر او قـرآن بخوان ، هم تکلم کن

حسین حسین حسین ، ابی عبدالله

 

از چشم من جاری بود ، اشک طوفانی

بـر روی تــو پیـدا بـود ، خـون پیشانی

حسین حسین حسین ، ابی عبدالله

 

گیرم جـدا بیـن ره از ، کاروان گشتی

در خانـه ی خولــی چــرا ، میهمان گشتی

حسین حسین حسین ، ابی عبدالله

 

قــرآن تــو چـه مـی‌کند ، با دل زینب

گــردد بــه دور نیــزه‌ات ، محمـل زینب

حسین حسین حسین ، ابی عبدالله

 

بـا دست بسته می‌برند ، خواهرانت را

با تازیانه می‌زنند ، دختـرات را

حسین حسین حسین ، ابی عبدالله

 اثر استاد غلامرضا سازگار

_____

سبک نوحه را از اینجا دریافت کنید


کوفه و شام

در محمــل غمــت ، تنهــا نشستـه‌ام

قرآن بخوان که من ، دل بر تو بستـه‌ام

آید بگوش جان ، از نی صدای تو

جانم فدای تو ، جانم فدای تو


در خــون دمیــده‌ای ، ای ماه فاطمه

امشب عیـان شـدی ، در دیــده همه

آتـش زنـد به دل ، شوق لقای تو

جانم فدای تو ، جانم فدای تو


دیــدار آشنــا ، دل از کفــم ربــود

خوش جلوه کرده‌ای ، ای آیت وجود

بـازار کوفـه شد ، طور صفای تو

جانم فدای تو ، جانم فدای تو


بین چشم دخترت ، مانده به جستجو

از نـوک نـی دمـی ، با او سخن بگو

ترسم که جان دهد ، آخر به پای تو

جانم فدای تو ، جانم فدای تو

_____

سبک نوحه را از اینجا دریافت کنید