میاندار

جهت احیای مجالس اهل البیت علیهم السلام به شیوه سنتی

جهت احیای مجالس اهل البیت علیهم السلام به شیوه سنتی

میاندار

بهره برداری بدون ذکر منبع هم مجاز است

05- واحد سبک در دهه اول محرم الحرام - پنجم محرم

سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۱، ۱۰:۰۰ ق.ظ


سه نمونه واحد سبک (واحد نوس) مربوط به پنجم محرم

_____

شمسی و روی زمین با روی ماه افتاده ای

تا اذان مانده ، چرا در سجده گاه افتاده ای

سینه تنگ و عرصه تنگ و غربت تو می کُشد

زیر دست و پای دشمن ، بی سپاه افتاده ای

گفت عمو جان ، دست را ، من حائل رویت کنم

راست گفته ، مثل زهرا بی پناه افتاده ای

ای عمو از خیمه می آیم  ، کمی آرام باش

از چه با زانو به سوی خیمه راه افتاده ای

خوب معلوم است از پیشانی و ابروی تو

با رخت از روی مرکب  گاه ، گاه افتاده ای

در دل گودال جای ماه رویی چون تو نیست

یوسف زهرا چرا دربین چاه افتاده ای

من به "هل من ناصر" تو آمدم در قتلگاه

آمدم دشمن نگوید از نگاه افتاده ای

-

خواستم پر بکشم ، بال و پرم سوخت ، عمو

از غریبی تو قلب پدرم سوخت ، عمو

از عطش دم نزدم ، از غم تو داد کشم

خواستم مثل تو باشم ، جگرم سوخت ، عمو

دستی از دست ندادم ، که به دست آوردم

لیک در دفع بلایت ، سپرم سوخت ، عمو

مانده در چنگ عدو طره ی پیشانی من

آنچنان کز غضبش موی سرم سوخت ، عمو

مادرم فاطمه را چون که صدا می کردی

از رخ نیلی او ، چشم ترم سوخت ، عمو

چون که شمشیر و سنان بر تو هجوم آوردند

زیر این بار ز پا تا به سرم سوخت ، عمو

تنم از تیر سه شعبه به تنت دوخته شد

خیمه از همهمه ی این خبرم سوخت ، عمو

سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید

_____

دارم به سر میل وصال جانان ، عمو حسین جان

ابن الکریمم ، جان نثار قرآن ، عمو حسین جان

واللهِ از عمو جدا نگردم ، دورت بگردم

دیگر نمی مانم به خیمه یک آن ، عمو حسین جان

باید روم از بین اهل خیمه ، بسوی جبهه

طاقت ندارم دیدن اسیران ، عمو حسین جان

مستِ مست از تولای عمویم ، خصم عدویم

تشنه ی جان دادن با کام عطشان ، عمو حسین جان

باید شود قتلگاهم آغوشت ، دل جرعه نوشت

دیگر شدم از غصه ات پربشان ، عمو حسین جان

کی گفته که عمویم بی پسر شد؟ ، دستم سپر شد

هرگز ندارم هراسی ز عدوان ، عمو حسین جان

جان و تنم نمی آید به کارم ، تا خون ببارم

دارم به سر میل وصالِ جانان ، عمو حسین جان

سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید

_____

لب گودال ، زمین خورد و به دریا افتاد

آنقدر نیزه تنش دید که از پا افتاد

سنگ ها از همه سو سمت عمو آمده اند

یک نفر در وسط معرکه ، تنها افتاد

بر روی خاک که با صورت خونین آمد

تیرها در همه جای بدنش جا افتاد

در دهانی که پر از خون شده ، بی هیچ خبر

نیزه ای آمده و ذکر خدایا افتاد

عرق مرگ نشسته است به پیشانی او

بر سر سینه کسی آمده با پا افتاد

زیر شمشیر غمش رقص کنان آمده ام

قرعه ی کار به نام من شیدا افتاد

بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند

که چنین پای دَم آخرش از پا افتاد

بازویم ارثیه ی فاطمه باشد که کبود

پیش چشمان پُر از گریه ی بابا افتاد

خوب شد مثل پدر ، مثل عمو عباسم

سر ِمن در بغل حضرت آقا افتاد

 خوب شد کشته شدم ، اهل حسد ننوشتند

پسر مرد جمل از شهدا جا افتاد

سبک این واحد را از اینجا دریافت کنید

***

 مطالب مرتبط:

واحد اول محرم ، واحد دوم محرم ، واحد سوم محرم ، واحد چهارم محرم
  • میاندار هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی